سفارش تبلیغ
صبا ویژن



ناله های فراق (5) -






درباره نویسنده
ناله های فراق (5) -
حق جو
بر حصیر دل نشستند آنقدر بیـــگانگان *** تا دگر بر روی آن یک آشنا هم جا نشد *** الهی! عاقبت محمود گردان ...
تماس با نویسنده





آرشیو وبلاگ
شروع
سخنی با دوست
ناله های فراق
علی در قرآن
رهاورد ولایت
مائده ولایت
نگاه تا نگاه
سفر نامه
رضوان
سکوت
شقشقیات
متفرقات




لینک دوستان
حضرت مقتدی (حفظه الله)
موعود
سایت اطلاع رسانی شیعه
سین جیم های اخلاقی
شیعه نیوز
بچه های قلم
مجمع جهانی اهل البیت (ع)
سایت مطالعات شیعه شناسی
دفتر مقام معظم رهبری (حضرت مقتدی)
وبلاگ تحلیلی دکتر محمدصادق غلامی
سایت تخصصی حضرت فاطمه (س)
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
کتابخانه امام علی(ع)
سایت میثاق (غدیر)
سایت غدیر
سید مرتضی آوینی
قطعه 26 (حسین قدیانی)
مرحوم آیت الله بـهـجـــــت
کاروان فرهنگی منتظران ظهور
حجت الاسلام و المسلمین جاودان
آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی (ره)
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی-پاونا
از ره بر چه می دانید؟
موسسه تبـیـــان
خون شهدا
حجاب نیوز
شهاب مرادی
جنبش دانشجویی حیا
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
قالب ساز مذهبی


عضویت در خبرنامه
 

لوگوی وبلاگ
ناله های فراق (5) -



آمار بازدید
بازدیدهای امروز: 45  بازدید

بازدیدهای دیروز:12  بازدید

مجموع بازدیدها: 223456  بازدید
 RSS 

   

هو الجمیل

 

هر چه در زمین و آسمانهاست همه به تسبیح و ستایش یکتا خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند

 سوره مبارکه حشر آیه یک

**

حکما با توجه به پی بردن اهمیت درس و دانش - و صد البته نه از روی چشم رو هم چشمی و گرفتن مدرک برای پز دادن !!!! - تقریبا میشه گفت صد درصد همه ماها یه جورایی درگیر کنکور و امتحان بودیم ... آقا همه میدونن که کنکور یه امتحان سخت هست . و بین همه هم هست . همه سال آخریها. باید رتبمون خوب بشه تا قبول بشیم ... باید زحمت کشید ، سخته. از همه چیز امتحان میگیرن ... باید توی همه چیز آدم قوی باشه تا رتبش خوب بشه ... اگه رتبمون خوب نشه قبول نمیشیم آقا ... اگه رتبمون خوب نشه قبول نمیشیم ... یا سیدی !!

باید رتبمون خوب بشه ، ما آبرو داریم ، اگه رتبه بد بشه آبرو میره ... سخته، همه سال آخری ها هستند ...

ثلاث مائه و ثلاثه عشر ... به فارسی میشود ؟ سیصد و سیزده. ببینید رفقا آدم باید رتبه اش کمتر از سیصد و سیزده شود و گر نه آبرویش میرود . بین کل سال آخری ها ، سخته ولی باید زحمت کشید ... باید زحمت کشید ... خیلی ها دارند زحمت میکشند ... به این سادگیها نیست ...

آدم بمیرد بهتر است از اینکه رتبه اش بد شود ... اگر قرار است رتبه بدتر از ثلاث مائه ... بدتر از سیصد و سیزده شود. بهتر است آدم بمیرد خفت دارد ...

چرا سیصد و سیزده ؟

نمیدونم ... نمیفهمم . پزشکی دانشگاه تهران با سیصد و پنجاه نفر پر میشه.

آره ما همیشه برا سیصد و پنجاه زور میزنیم .. اما چرا سیصد و سیزده؟

شاید سهمیه ها را هم کم کرده باشد ... ما که هیچ کدام سهمیه نیستیم ...؟

نمیدونم شاید همون سی و هفتایی باشه که از سیصد و پنجاه کم میاره نه؟

زیاد خودمو درگیر نکنم ، همه چیزا با حساب کتاب و اعداد درست نمیشه ... بعضیها با عدد سر و کار ندارن ... این سیصد و سیزده هم باید بلد بود ... عددها مال ماهاست که تا میریم جایی فقط به فکر خرید و فروش و تاریخ و سن و این جور چیزاییم . وگر نه اونایی که خودشونو درگیر همین سیصد و سیزده کردن و مشغولش شدند با اعداد چه کار ...

با اختلاص از کتاب

ناصر ارمنی نوشته رضا امیرخانی

 

**

کوچه های خراسان

 

چشمه‏های خروشان تو را میشناسند

موجهای پریشان تو را میشناسند

 

پرسش تشنگی را تو آبی ، جوابی

ریگهای بیابان تو را میشناسند

 

نام تو رخصت رویش است و طراوت

زین سبب برگ و باران تو را میشناسند

 

هم تو گلهای این باغ را میشناسی

هم تمام شهیدان تو را میشناسند

 

از نشابور با موجی از لاگذشتی

ای که امواج طوفان تو را میشناسند

 

بوی توحید مشروط بر بودن توست

ای که آیات قرآن تو را میشناسند

 

گر چه روی از همه خلق پوشیده داری

آی پیدای پنهان او را میشناسند

 

اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد

چون تمام غریبان تو را میشناسند

 

کاش من هم عبور تو را دیده بودم

کوچه های خراسان تو را میشناسند

 

شادروان قیصر امین پور

**

____________

اضافات :

1) امروز سالروز تولد امام رئوف ، شمس الشموس ، غریب الغربا ، معین الضعفا ، السلطان ، علی بن موسی الرضا (ع) هست و همچنین سالروز ادامه کار وبلاگ نویسی من البته در پارسی بلاگ ... قطعا و یقینا خوب کار نکردم ... تاثیر گذار نبودم ... ولی مدد هم ز غیر تو ننگ است یا علی مددی.

2) از نوشتن داستان بالا قصد و غرضایی (قرضایی!) داشتم . صد البته اعداد و ریاضیات و علوم مهم هستند ولی هدف داستان چیز دیگه بود ... تو رو خدا منو محکوم به این تحجر بازیا نکنید که گوشه نشینی بهتر است و از این بازیا ...

3) و صد البته که رموزی در قرآن هست که با اعداد سر و کار داره ... مراد از این تمسخر اعداد تمسخر اعداد مادیاتی بوده میدونم که همتون فهمیدید مراد چی بوده ... به هر حال جهت واضح کردن قضیه و مورد استفاده بیشتر قرار گرفتن داستان عرض میکنم .

***

و من الله التوفیق

یا علی مددی



نویسنده » حق جو » ساعت 12:22 صبح روز جمعه 86 آذر 2

 
لیست کل یادداشت های وبلاگ